بانو217

بانو217

banoo217
بانو217

بانو217

banoo217

رابطه میان سیاست¬های رفاه اجتماعی و محرومیت اجتماعی زنان در ایران طی سال¬های 1357-1385

گفته می¬¬¬¬¬¬¬شود محرومیت آن¬جا که غیر¬طبیعی و ناعادلانه جلوه می¬کند، به عاملی تأثیرگذار در رفتار جمعی و بروز نارضایتی¬ها تبدیل می¬شود بنابراین کشورهایی که خواهان ریشه¬کنی محرومیت می¬باشند، معمولاً جدا از مبارزه¬ی عملی با این پدیده، در محافل آکادمیک خود نیز رشته¬هایی را به مطالعه¬ی علمی مسائلی نظیر محرومیت، فقر و اختصاص می¬دهند سیاست¬گذاری عمومی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 604
فرمت فایل docx
حجم فایل 563 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 123
رابطه میان سیاست¬های رفاه اجتماعی  و محرومیت اجتماعی زنان در ایران طی سال¬های 1357-1385

فروشنده فایل

کد کاربری 1343
کاربر

امروزه "رفاه و تأمین اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مطرح می­شود، بنابراین دامنه آن از اقدامات و نیات خیرخواهانه فردی فراتر رفته است و به عنوان حق فردی در کشورها مطرح شده و در نتیجه تکلیفی الزامی ‌برای دولت‏ها ایجاد می‏کند[1]که از طریق سیاست­های خود درصدد محرومیت­زدایی از اقشار مختلف و ایجاد رفاه برآیند.

در همین رابطه "رفاه اجتماعی زنان (به عنوان قشری آسیب­پذیر) مقوله­ای است که در چهارچوب "رفاه خانواده" امر مهمی تلقی می­گردد و حقیقتاَ زن و خانواده دو مقوله غیر قابل تفکیک از یکدیگرند.[2]

اهمیّت رفاه زنان را می­توان در این نکته یافت که: توسعه پایدار یک اجتماع حاصل مشارکت همه اقشار، خصوصاً زنان می باشد و این مشارکت نیز در گروی توجه به نیازها، اقتضائات و مسائل آنان و یافتن راه­هایی برای حل آن­هاست. " به عبارتی باید گفت که ارزش­های اصلی توسعه پایدار را باید در ارتقای کیفیت زندگی یعنی توانمندسازی زنان و مردان در تأمین نیازهای اساسی در جهت رفع اختلافات طبقاتی در جامعه، رشد آگاهی عمومی، اعتماد به نفس و اعتقاد عامه مردم به اهداف توسعه و حفظ امنیت و آزادگی جست و جو کرد. از این رو رویکرد جنسیتی و افزایش فرصت­های عمومی برای نقش­آفرینی و مشارکت اجتماعی زنان در توسعه پایدار و نیز در حوزه برنامه­ریزی برای توسعه پایدار مطرح می شود.[3]

" برنامه­ریزی برای زنان" و توجه به مسائل زنان در مفاهیم توسعه، به معنای پذیرش زنان به عنوان عامل مؤثر در توسعه و لزوم برخوردار شدن آنان از مواهب توسعه و از آنجا گسترش ابعاد کمی و کیفی توسعه می­باشد.[4]"پیش شرط برنامه­ریزی برای زنان نیز درک کامل نیازهای آنان، سبک­های زندگی آن­ها و محدودیت­های آن­ها است. بر اساس چنین درکی، مکانیسم­های حمایتی لازم است تا بهره­برداری زنان را از منابع و خدمات موجود تسهیل کند و هر آن­چه را که در به چالش کشاندن توسعه­یافتگی زنان مؤثر است، شناسایی کند. اموری چون" محرومیت زنان جامعه از دسترسی به فرصت­های برابر ، ناامنی اقتصادی و به ویژه فقر می­تواند توسعه­یافتگی زنان را تحت تأثیر قرار دهد.[5] واقعیت این است که فقرا نمی­توانند از فرصت­ها بهره­برداری کنند و این موضوع مخصوصاً در مورد زنان صادق است. " با چنین نگاهی به توسعه پایدار است که برای ارزیابی توفیقات برنامه­های ملی توسعه کشورها، بررسی شاخص­های توسعه، ارزیابی سیاست­های رفاهی و اجتماعی و نیز معیارهای توانایی وابسته به جنسیت که به صورت منفک برای زنان و مردان طرح می­شود، ضروری است.[6]در همین راستا " مطالعاتی بسیار ارتباط بین جنسیت و توسعه­ی اقتصادی را از اوایل دهه هفتاد بررسی کرده­اند. با مروری بر وضعیت زنان در جهان و مقایسه آن با شرایط مردان، روشن می­شود که زنان از دیدگاه برخورداری از امکانات و مشارکت فعال در توسعه از آسیب­پذیرترین بخش­های جمعیت هستند. بر اساس یافته­های جدید، نابرابری­های جنسیتی عاملی مهم در ایجاد شرایطی هستند که با توجه به الزامات و محدودیت­های اجتماعی و قوانین و نرم­های اجتماعی و اخلاقی و آداب و رسوم، تبعیض­هایی را علیه زنان نشان می­دهند. چون موقعیت زنان در جامعه عمیقاً تحت تأثیر شرایط و سطوح توسعه در کشورها است هر چه کشورها توسعه یافته­تر باشند شکاف بین توسعه­یافتگی زنان و مردان کاهش می­یابد. از این رو بهبود وضعیت زنان جزو الزامات اصلی در بهبود شاخص­های توسعه در هر جامعه است. به عبارتی، بدون توجه به شرایط زنان، دست­یابی به توسعه برای هیچ کشوری میسر نخواهد بود. با وجود این، آمارها نشان می­دهد که هیچ جامعه­ای با زنان رفتاری برابر مردان ندارد.[7]هم چنین"واقعیات موجود در بسیاری از جوامع نشان از آن دارد که علیرغم اعلامیه­ها و بیانیه­ها و تأسیس نهادها و سازمان­های مختلف در تحقق حقوق زنان و علیرغم هزینه­های قابل توجه، زنان از مسائل و مشکلات ناشی از فقر اقتصادی و فقر فرهنگی در رنج هستند.[8] بی سوادی، جهل، انزوا و تعصبات، گرایش­های اجتماعی – اقتصادی بر ضد زنان، نقض حقوق شهروندی و... موانع قوی مشارکت زنان در برنامه­های توسعه هستند. تردیدی نیست که " فقر اقتصادی و فرهنگی " مسئله تبعیض مبتنی بر جنس و... ، در زنجیره رفتارهای تبعیضی دیگر قرار می­گیرد و در عین حال، کاملاً تحت تأثیر مسائل تاریخی، روابط و هنجارهای مسلط اجتماعی، باورهای جمعی و تفکرات تاریخی است.[9]"اغلب اوقات برنامه­های توسعه و نیز برنامه­های رفاه اجتماعی که هدف آن­ها تشویق رفاه زنان فقیر است منجربه اعمال بار بیش­تری بر زنان می­شود[10] و به محرومیت آنان در ابعاد مختلف دامن می­زند."محرومیت که در ابتدایی­ترین و وسیع­ترین کاربردش ، به معنای فقر می­باشد ، می­تواند ناشی از عواملی چون مذهب، تاریخ، فرهنگ، قوانین و .... باشد. اما به نظر می­رسد که امروزه جامعه­شناسان برای بیان محرومیت افراد به خصوص زنان بیش­تر تمایل به کاربرد آن در اصطلاح جدیدش یعنی محرومیت اجتماعی دارند. "محرومیت اجتماعی یکی از تأکیدهای اصلی جنبش آزادی زنان است. (هر چند من می­توانم هر آن چه که دلم می­خواهد بخرم ولی مرا دقیقاً به عنوان یک زن شوهردار در نظر می­گیرند. من ممکن است حقوق خیلی مناسبی برای زندگیم دریافت کنم ولی این حقوق من کمتر از حقوق یک مردی است که کار وی قابل مقایسه با کار من است و قس علیهذا.[11] نکته اساسی در تحلیل محرومیت به عنوان یک عنصر تاثیرگذار بر رفتار جمعی، این است که آیا محرومیت یا عدم برخورداری از برخی امتیازات امری طبیعی است (وجود آن طبیعی جلوه می کند) یا مصنوعی و غیرمصنوعی؟ محرومیت آن­جا که غیر­طبیعی و نابحق جلوه می­کند، به عاملی تأثیرگذار در رفتار جمعی تبدیل می­شود.[12] اما آن چه که در محرومیت اجتماعی خواه طبیعی و خواه غیرطبیعی و ناحق جلوه می­کند این است که فردی که محروم اجتماعی خوانده می­شود از بعضی حقوق و فرصت­ها مانند حقوق شهروندی، فرصت آموزشی، اشتغال، و... محروم می­شود.


1- نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی (خلاصه گزارش) شورای پژوهش مؤسسه. مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی. چاپ اول. 1378. ص: 9-7

-[2]مینا روحانی." پایان نامه مطالعه وضعیت رفاهی زنان سرپرست خانوار". دانشگاه تربیت مدرس. دانشکده علوم انسانی . 1384

[3]-ستاره فروزان و اکبر بیگلریان. "زنان سرپرست خانوار: فرصت­ها و چالش­ها. " فصلنامه پژوهش زنان. دوره 1. شماره 5. بهار 1382. ص: 36

[4]- فریبرز رئیس دانا و ژاله شادی طلب و پرویز پیران. فقر در ایران. (تهران: دانشگاه علوم بهزیستی. 1379)( مقاله زنان: بسته­ترین حلقه زنجیر فقر- ژاله شادی طلب و افسانه کمالی 1379، ص: 337-338)

[5]- فروزان. پیشین: ص: 36

[6]- همان، ص: 36

[7]- فضیله خانی. چارچوب تحلیلی در مطالعات نابرابری­های جنسیتی در جهان. زن در توسعه و سیاست ( پژوهش زنان ). دوره­ی 8 . شماره ی 3. پاییز 1389. ص: 7-8

[8]-روحانی، پیشین

[9] - محمد تقی جغتایی و فریده همتی. سیاست اجتماعی. تهران. انتشارات سازمان بهزیستی کشور. 1380. ص: 190

[10]- سازمان ملل متحد. فعالیت­های اجتماعی برای زنان کم درآمد. مترجم نوروزعلی مهدی پور. 1377، اسکاپ. ص: 10

[11]- حسین نبوی. محرومیت و دینداری. پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه­شناسی. تهران. دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. 1382. ص: 31